به پاس هنرمندان آزاده اي كه زير فشار سازش
نكردند و تا ابد در قلبها ماندني شدند.
“ مهران مدیری “
به هیچ وجه حاضر نشد در محضر رهبر حاضر شود و
به همین دلیل سریالش توقیف شد
وقتی روی صحنه آمد تمام سالن به احترامش به پا
خاستند . از جوان ها گرفته تا پیشکسوت ها . صحنه
ی با شکوهی بود . خداوند هرکس را بخواهد عزیز
می گرداند . به مردم تعظیم کرد و پشت میکروفون
نشست . در صدایش آرامش خاصی جاری بود .
سلام کرد . نگاهش کمی باران داشت .
چند جمله ی به یاد ماندنی گفت :
” استاد مشایخی برای من
بسیار قابل احترام است . آن دیالوگ زیبا در کمال
الملک را هرگز فراموش نمی کنم وقتی استاد نقاش
به ناصرالدین شاه گفت : در ممالک دیگر هنرمند چون
من فراوان است و آنها همه را به غایت تکریم می
کنند . اما در اینجا فقط من یک نفر هستم و شما با
من چه کردید …… “
با شنیدن این جمله ها حسی
شبیه اندوه به دلم زخم زد . یاد خیلی ها افتادم . قلب
های شکسته . چشم های بی سو . حرمت های
تکه پاره … فضای احساسی مراسم بسیار سنگین
بود و کمتر کسی به عمق حرف های مهران مدیری
دقت کرد . او مثل همیشه کوتاه گفت و تلخ . شاید
کمی آزرده بود . نه اشتباه کردم . حتما کمی آزرده
بود . بهتر بگویم . حتما خیلی آزرده بود…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر