۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

تفاوت های ما وفرانسوی ها ،پند بگیریم …

این روزا تیتر یک تمام خبر گذاری های داخلی وخارجی در مورد اعتصاب  مدنی مردم فرانسه است   که دراعتراض به افزودن  2سال به سن بازنشستگی عرفی از 60به 62 سال صورت گرفته است وباعث فلج شدن سیستم حمل ونقل وغیره  شدند  وحس زدن پایان ماجرا هم چیزی به غیر از این نیست که دولت عقب نشینی میکند ومردم به خواسته شون میرسند وهمه چیز دوباره به روند عادی برخواهد گشت …واما در ایران …
فقط به سیاهه خیانت هایی که الفنون در 5سال گذشته در حق مردم ایران انجام داده نگاه کنید ازبرباد دادن ثروت ملی ،آمار وحشتناک فقر ،تورم وبیکاری و تعطیلی فله ای روزنامه ها گرفته تا برداشتن یارانه بنزین و…،
درمقابل ما چه کرده ایم هیچ، دریغ از ذره ای اعتراض ،براحتی زیر بار ظلم رفتیم وبه شرایط تن دردادیم !!!

ادامه مطلب  ...
ترس رو باور ندارم چون شجاعت همه ما در جریان انتخابات  اخیر ثابت شده البته اگر اسمش رو حماقت بگذاریم بهتره اینهمه تظاهرات چه سودی داشت جز اینکه باعث شهید شدن تعدادی از عزیزان ما وروانه شدن جمع کثیری از روشنفکران ونخبگان ما به زندان شد وعرصه رو برای تاخت وتازالفنون ودوستان همفکرش خالی کرد وزمینه ساز اختناق وخلا فعلی شده که تمام تحرکات سبزها محدود به نامه ها ی سرگشاده کلیشه ای یاران زندانی  شده است .
 این روزا بی صبرانه منتظر واکنش مردم دربرابر هدفمند کردن یارانه ها که حکم نوشیدن جام زهر رو برای الفنون داره ،هستم ولی باتوجه به سابقه تاریخی مردم فعلی  ایران (البته توده عوام )که براحتی با هر ظلمی کنار میان واون رو به حساب قضا وقدر میذارن نمی توان امید چندانی داشت که عوام هم به صف معترضان سبز بپیوندند !!!
 اخیراً نمونه از اعتراض های آرام مثل اعتصاب صنفی بازاریان وطلافروشان در برابر مالیات مضاعف واوضاع نابسمان ارز حسابی دولت کودتا رو لرزوندوبارقه هایی از امید را زنده کرد… آیا بازهم باید دلخوش به این باشیم که با دغدغه نان بساط ظلم را برکنیم  …افسوس …

به امید روزی که  آگاهی وآشنایی عوام  به حقوقشان به حدی برسه
که دموکراسی وآزادی بیان در لیست  دغدغه ها یشان نهادینه گردد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر