۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

زندگي ماچیست؟

زندگي ماچسيت؟؟
در ميان شعله هاي اين جهنم مي خنديم ،گريه مي كنيم ،
مي ترسيم ،مايوسيم ،اميد واريم ،
مي روئيم ،رشد مي كنيم ، گل مي دهيم ،پ‍‍‍‍ژ مرده مي شويم .
ليكن لهيب اين آتش سوزنده ي ما ابدي است
آيا نسلهاي آينده ما نيز در اين جهنم
 براي هميشه وتا ابد خواهد سوخت؟؟
اصلا زندگي ما به معني حال وجود ندارد ،
زندگي ما به فردا احاله مي گردد ،
و ما به فردا علاقه منديم ،
فردايي كه امروز نمي شود
ودر پي خود فرداي ديگري دارد
با وجود آن اين فردا مرجع اميد ماست ،
فردا، آهنگ يكنواخت وتنها آهنگ اميد بخشي است
كه در سر تاسر جهنم ما طنين مي اندازد
فردا سرور دائمي ماست ، فردا نان خواهيم خورد ،
فردا دفع ظلم خواهد شد ،
فردا آلام ومصائب ما كمتر خواهد شد ،
فردا دژخيمان دست از شكنجه وتعذيب ما خواهند كشيد
فردا صداي شلاقي كه استخوانهاي ما را خرد مي كند
 شنيده نخواهد شد
ما منتظران اين فردا هستيم
هر سطري از اين نوشته ها عذاب وجزائي است
 كه بر ما تحميل شده است 
دراين جامعه حرف بد جزو جنايت است
، ليكن عمل بد ، پاك ومباح است
در اينجا همه كارهاي بد عملي مي شود ،
بدون آنكه حرفي از آن به زبان آورده شود
تمام حرفهاي خوب زده مي شود ،
بدون آنكه ذره اي عملي گردد
نداي فضيلت وتقوا از زمين به اسمان مي رود ،
ولي فضيحت و رسوايي از در و ديوار مي بارد ،
راستي ودرستكاري اولين الفباي تدريس مكاتب ومدارس است ،
ولي اين نخستين دروغ ونا درستي است
 كه به اطفال ما تعليم داده مي شود
قهقهه ي ما زهر خندي از بغض وعدوان است
 كه به هر طرفي متوجه گردد ،
چون شعله هاي آتش سوزنده وكشنده است
منظره بد بختي وبي نوايي ديگران مسبب نشاط ماســـــــت ،
گر چه ظاهرا با چهره ي معصوم وغمناك مي گوييم: آه بـــــــيچاره!!! 
اما در باطن موجي از مسرت ،
آتش سبعيت دروني ما را تسكين مي نمايد
اينجا سر زمين عجايب واسرار است!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر